تو را
با کودکی ام
بر قایق کاغذی سوار کردم
و
به دور دست فرستادم
بعد با نوح
در انتظار طوفان قدم زدیم...
گروس عبدالملکیان
چشم هایت را
با نور السماوات
بشوی
و آنگاه صراط را
مستقیم برو
بنده ای را نوازش کن
نور را نشانت می دهد
در راه
کودکی را ببوس
دستش را بگیر
لبخندش
برای آبیاری سدره المنتهی کافی است...
#دل نوشته
کلودنگ(حوریه زحمتکش مارمی)
۱۴ اسفند ۹۴
نخل ها
با آب دور قرآن تو
بلند قامت شدند
نور دیدند
و عبد النور شدند
کلودنگ(حوریه زحمتکش مارمی)
۱۲ اسفند ۹۴
برف
همان باران یخ زده است
اما با لطافتی دخترانه، به رنگ صورتی...
۱۹ بهمن ۹۴
کلودنگ(حوریه زحمتکش مارمی )