کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد!

پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست .

کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد!

پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست .

خوشا رهایی!!!!

خوشا رها کردن و رفتن خوابی دیگر به مردابی دیگر به ساحلی دیگر به دریایی دیگر خوشا پر کشیدن خوشا رهایی خوشا اگر نه رها زیستن مردن به رهایی!!! شاملو

ناگفته ها ....

ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ

 ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ

می خﻮﺍﻫﻢ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﮑﺸﻢ

ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻠﺦ ﻭ ﻋﺬﺍﺏ آﻭﺭ

ﻧﻪ!

ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﻋﺎﺩﻻﻧﻪ ﺗﺮ

ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺩﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﻢ

ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﺳﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻨﺪ

ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺷﺪﻧﺪ

ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎ!

ﻣی دﺍﻧﯿﺪ ﭼﻪ ﺗﻠﺦ ،ﭼﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦ

ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ

ﺧﺴﺘﻪ

ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ

ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ....

۲۸ ﺧﺮﺩﺍﺩ۹۳

حوریه .ز.م

شما ای خواهر و برادر من ...

به نام خدا

اگرچه متن طولانی است اما ممنون میشوم بخوانید :

امروز صبح 11 خرداد 93 فلکه ی برق

( نمیدانم برای نوشتن این مطلب از کجا شروع کنم و چطور ؟ چه چیزهایی را بگویم و چه نگویم ؟ اما دیگر گذشته نیست که به قول معروف : مردم خیلی چیزها را ندانند و خیلی ها چشم و گوش بسته باشند ) ، اتفاقی که اگرچه برای برخی خنده دار باشد اما برای من دردناک بود :

از تاکسی پیاده شدم هوا گرم بود ، امروز کلی توی ذوقم خورده بود، اما مهم نبود با خودم میگفتم هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد ، این اولش است باید خودت را آماده کنی ، هوا گرم بود ، همه در رفت و آمد، همه چیز عادی به نظر می آمد، اما در این میان چند مرد جوان میخندیدند ، توجه هم را جلب کردند ، بله به پیرمردی که دیوانه میخواندنش !!!

اما ....

پیرمرد در هنگام گذر بازوی برخی از خانم هایی که در حال رد شدن بودن را میگرفت و میخندید و این اتفاق چندبار تکرار شد که با جیغ زدن خانم ها و خنده ی آقایون تمام می شد !!!!!! بله خنده ؟؟؟ مسئله اینجاست ! و برای من حاوی نکته ها :

  1. تأسف خوردم برای خودم، حتی برای شما هم جنس عزیز، که در جامعه ی مسلمانی زندگی می کنیم که مردانش آوازه ی غیرتشان قرن ها تا نا کجاباد رسیده است ، اما غیرت در چه ؟؟؟؟ خود پاسخ را بهتر میدانی ؟

  2. بعضی ها می گفتند ولش کنید دیوانه است!! اگر پیرمرد دیوانه بود پس چه خوب زن را از مرد تشخیص میداد !!!!!

  3. ای مردان مسلمان، مسلمانیتان کجا رفت ؟؟؟ مسلمانی به کنار اخلاق کجا رفت ؟؟؟ انسانیت به کجا رفت ؟؟؟ مسلمانیت آنجا بود که در مقابل ناسزاهای به قول معروف  ناموسی رگ گردنتان بیرون زد و چاقو کشیدید ؟؟؟ برادر این خود ناموس است ! خواهر تو ! مادر تو ! همسرتو ! دختر تو ! چرا میخندی ؟؟؟

  4. آیا اگر مادر یا خواهرت یا همسرت بود، همینطور میخندیدی و سکوت میکردی  ؟؟؟

  5. و آه بر خودم ، بر من یک بانوی مسلمان ایرانی که سکوت کردم و هوار نزدم ، آنجا خفه شده بودم ، از هوای گل آلود جامعه ی مسلمانی و اصیل ایرانی  که هویت اخلاقی مسلمانی ایرانی خود را فراموش کرده ، نفسم بند آمد.

  6. مسلمان بودن به سینه زدن و عزاداری علی (ع) و فاطمه (س) و فرزندانشان نیست  مسلمانی برای ادامه راه است برای آزاده زندگی کردن برای اخلاق، ایرانی بودن به گفتن نام کوروش بزرگ و نشان اهورا مزدا نیست برای انسان زندگی کردن و کوروش، سیاوش و بانو یوتاب  بودن است ،برای صلح است ...

  7. مگر مسلمانی و ایرانی بودن چیزی جز اخلاق نیست ؟؟؟ به من بگویید ؟؟؟

  8. اما بی انصافی است که بگویم  همه اینطورند، هنوز با اخلاق هایی هستند و به دلیل کم بودنشان آوازه شان می پیچد ، اما واقعیت این است که همه ی ما چه زن چه مرد از اصالت و اخلاق دور شده ایم .

  9. و این تنها یک نقطه ی خیلی کوچک از دردهای جامعه ی من است ، پیشگیری نکردیم جامعه بیمار شد  به درد ی بزرگ که حتی به دختر بچه ها هم دیگر رحم نمی کنند ...

    *مخاطب عزیز برداشت با شماست و خوشحال میشوم از نظرهایتان....

     

    ممنون که خواندید

    حوریه زحمتکش مارمی ( خرداد 93 )

خدا را ...

خدا را خدا را

درباره ی یتیمان !

مبادا گاه سیر و گاه گرسنه بمانند

و حقوقشان ضایع گردد...

آخرین وصیت امام علی ( ع )

باااااااااااران و بهاااااااااار

پیامبری از کنار خانه ی ما رد شد

باران گرفت

مادرم گفت :

چه بارانی می آید

پدرم گفت:

 بهار است 

و ما نمی دانستیم باران و بهار نام دیگر آن پیامبر است...

( عرفان نظر آهاری )

مبعث حضرت رسول مبااااااااااااااااااارک