کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد!

پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست .

کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد!

پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست .

مادر ، بوی لیمو ، بوی زیتون ....

مادر جوانیش را

در طاقچه ی بادگیر نهاد

و نگاه خواب آلودش را

خمیازه می کند

من در این اندیشه

که چه آشناست با من

این پوست های سوخته

این ساحل شنی

این موج های نقره ای

بوی لیمو می آید

بوی زیتون

حریر سهیلی

عطر گل ابریشم....

میلاد حضرت فاطمه زهرا ( س ) ، روز زن و مادر بر همگی مبااااااارک .

http://s5.picofile.com/file/8120544092/ggg.png

سنگینی شرجی عصرانه...

خودم را دست به دست کردم

مثل کسی که از اتاق به ایوان می رود

شاید هوای تازه ای ببیند

از بختک تکرار

از خستگی مدام به تنگ آمده بود

هیچ چیزی نمی جنید

سنگینی شرجی عصرانه مرا به یاد گل ابریشم انداخت

با آن کوچه های کاه گلی

با آن شبه های نقره ای

خودم را دست به دست کردم

از کوچه صدای خنده می آمد

سرک کشیدم کودکان بودند...