کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد!

پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست .

کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد!

پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست .

ناصریا

ملودی های صدایت

در ذهن انارها تاول زده بود

و تنها

یک برگ مانده بود

که فصلی عوض شود

وقتی خیابان

روی نیمکت مصنوعی

به انتظار گلویت ترانه می سرود

اما

پریدن آخرین حرف 

از حنجره ی تو

پرنده ای شد

در هیبت زمستانی زود رس

و یلدای زود هنگامی که

از افتادن آخرین برگ

پایان آذر را

سرد و سیاه و ساکت کرد.


شعر از مرضیه برمال عزیز

 به مناسبت سالگرد صدای ماندگار هرمزگان ناصر عبداللهی

ژئومورفولوژی نازنین دوستت دارم...

ژئومورفولوژی نازنین

تو را به خاطر 

تمام آثار ژئومورفیکی ام

به خاطر

تمام فرآیندهای ژئومورفیکی ام

به خاطر 

تمام فرونشت های ژئومورفیکی ام

به خاطر 

تمام ستاره های ژئومورفیکی ام

به خاطر

تمام لذت های ژئومورفیکی ام

به خاطر 

تمام ثانیه های ژئومورفیکی ام

به خاطر

تمام قدم های ژئومورفیکی ام 

دوست می دارم....



۲۳ آذر ۹۴ تهران

کلودنگ (حوریه زحمتکش)

نیمای هرمزگان

آی آبنبات، آی کندروک، آی قرص نعناع پرپروک

دستم بگه تا پا بشم، با خوبی‌ آشنا بشم

جارم بزن، تا خو نرم، وا یه دردی دوا بشم

قد یارم بلندن، شیرینن وا مثل قندن ...

ماشین سرخ پر گاز اکنت، دلبرم بی مه ناز اکنت

دلبرم رفتن راه دور، دلم بی او پرواز اکنت

قد یارم بلندن، شیرینن وا مثل قندن ...

جوتی سفید نپایتون، وا رو قالی جایتون

غصه مخا ای نازنین، همه که خاطرخایتون

قد یارم بلندن، شیرینن وا مثل قندن ...

ابراهیم منصفی (رامی)

ُ[اولین بار پیش دانشگاهی بودم که ترانه های منصفی رو توی اتوبوس شرکت واحد که میرفتیم مدرسه، شنیدم، همون زمان بود که عاشق ترانه های منصفی شدم،بدون اینکه نام این خواننده رو بدونم.از ترانه ها برای برادرم گفتم ،گفت ترانه های منصفی ست، این اولین بار بود که نام منصفی به گوشم خورد، چند ترانه منصفی را از برادرم گرفتم، ترانه های معنادار،با آهنگ  متن متفاوت و به گویش هرمزگانی برای من دختر نوجوان بندرعباسی با تمام تعصبات فرهنگی ام لذت بخش ترین بود و  مهم ترین چیز برای من معناداری این ترانه ها بود ...

۱۶ آذر سالروز تولد ابراهیم منصفی(شاعر،ترانه سرا،نویسنده،خواننده و هنرمند هرمزگانی)

یادش گرامی و جاودان

آزاده باشید

تمام  این ۲۳ سال اگه از بچگی بگذریم هیچ وقت آرزوی اینو نداشتم برم زیارت امام حسین ،همیشه میگفتم راه امام حسین از زیارتش واجب تره ، هنوز هم همینو میگم ،اما امروز،امشب، واقعا تمام وجودم زیارت امام حسین(ع) رو خواست...

همیشه انتظار زیارت امام رضا رو داشتم،اما یه ۸ سالی میشه منتظرم ...

موقعیت ها  جلوی خیلی چیزا رو می گیره...

سلام بر حسین (ع)

سلام بر علی بن موسی الرضا (ع)

آزاده باشید!!!! خدایا کمکمان کن آزاده باشیم 



دل می‌رود ز دستم

 صاحب دلان، خدا را!

دردا که راز پنهان 

خواهد شد آشکارا

کشتی شکستگانیم

 ای باد شُرطه، برخیز!

باشد که بازبینیم دیدار آشنا را

ده روزه مهر گردون 

افسانه است و افسون

 نیکی به جای یاران

 فرصت شمار یارا 

در حلقه گل و مل

خوش خواند دوش بلبل

هاتَ الصبوح هبوا

 یا ایها السکارا!

ای صاحب کرامت! 

شکرانه سلامت 

روزی تفقدی کن 

درویش بی‌نوا را

حافظ

۱۰ آذر ۹۴ کلودنگ

خدایا

گاهی  اون قدر می خوای بنویسی و بنویسی 

بی پروا بنویسی 

گاهی فوبی نوشتن میگیری امانمیشه همه چیزو نوشت و گفت

همیشه ناگفته ها و نانوشته هایی هست

چون نمیدونی چطوری بگی یا چطوری بنویسی

میخوام بنویسم و بنویسم و بنویسم

و بگم و بگم و بگم 


۹ آذر ماه ۹۴

کلودنگ